English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 120 (6166 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
geographic reference U سیستم مختصات جغرافیایی سیستم شبکه بندی جغرافیایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
geographic U جغرافیایی
geographic coordinates U مختصات جغرافیایی
geographic equator U استوای جغرافیایی
geographic map U نقشه جغرافیایی
May I use your name as a reference? U اجازه میدهید شما را بعنوان معرف ذکر بکنم؟
May I use your name as a reference? U اجازه میدهید شما را بعنوان سفارش کننده نام ببرم؟
reference U دستیابی به محلی در حافظه
May I use your name as a reference? U اجازه میدهید شما را بعنوان توصیه کننده بگویم؟
reference U توجه کردن یا کار کردن با چیزی
reference U مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر
reference U فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
reference U نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
reference U آدرس تبدیل در برنامه که به عنوان مبدا یا پایه برای سایرین است
reference U سفارش
self reference U خود ارجاع
who are your reference? U چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
with reference to U عطف به
with reference to U با اشاره به
in reference to U با اشاره به
reference U توصیه
reference U معرفی
reference U لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه
reference U ارجاع
reference U سوابق
reference U مدارک
reference U عطف
reference U مراجعه و رجوع کردن
reference U ماخذ
reference U منبع
reference U کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
reference U کتاب بس خوان بازگشت
reference U مراجعه رجوع
reference U مرجع
reference U اشاره
reference U راده
reference U استفتاء کردن
reference U بازگشت مرجع
reference U ارجاع امر به داوری
reference U لیست موضوعات مرتب شده
reference U اندیسی که ارجاعی به متن است
reference U معرف
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference U توصیه
reference U دستوری که دستیابی به داده ذخیره شده یا مرتب شده فراهم میکند
reference pilot U نمونه مرجع
reference point U نقطه مبنا
reference position U محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
reference piece U توپ مبنا
reference electrode U الکترود مرجع
reference frame U دستگاه مقایسهای
reference group U گروه مرجع
reference junction U اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
reference language U زبان مرجع
reference librery U کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
reference line U خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
reference number U اعداد مبنای نشانه روی
reference phase U فاز مبنا
reference sheet U برگ تعیین محل یکان برگ معرف
reference signal U سیگنال مرجع
letter of reference U معرفی نامه
reference [testimonial] U گواهی
reference sheet U برگ راهنما
reference book U کتابمرجع
point of reference U آنچهبهشماکمککندموقعیتیرابهتردرککنید
with reference to letter no U با اشاره بنامه شماره ....عطف بنامه .......نسبت بنامه ......
sortie reference U تعدادهواپیماهای شرکت کننده درپرواز
sortie reference U شماره پرواز
reference [testimonial] U مدرک
reference time U زمان مرجع
reference station U ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
letter of reference U توصیه نامه
cross reference U مراجعه متقابل
backward reference U ارجاع به عقب
book of reference U کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
call by reference U فراخوانی با ارجاع
cell reference U ارجاع سل
circular reference U ارجاع چرخشی
delusion of reference U هذیان بخود بستن
explicit reference U خص مثل فیلد یا دگمهای با نام یکتا
external reference U مرجع خارجی
frames of reference U چهارچوب داوری
frame of reference U چهارچوب داوری
cross-reference U ارجاع متقابل
cross reference U مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
cross reference U سیستم مختصات
cross reference U شبکه چهارخانه
cross reference U ارجاع متقابل
cross-reference U مراجعه متقابل
cross-reference U مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
cross-reference U سیستم مختصات
cross-reference U شبکه چهارخانه
external reference U ارجاع خارجی
forward reference U ارجاع به جلو
punctuation for reference U زیر واژه
print reference U شماره سری عکس هوایی
reference axes U محورهای مرجع
print reference U شماره عکس هوایی
reference cell U پیل مبنا
map reference U فهرست شناسایی نقشه
reference cell U پیل مرجع
implicit reference U مرجعی به شی که محل دقیق صفحه را نمیگوید ولی فرض میکند که شی روی صفحه جاری قرار دارد یا قابل دیدن است
reference datum U سطح مبنای نقشه برداری سطح مبنا
reference datum U سطح افق بار یاوزن هواپیما
reference edge U لبه مرجع
ideas if reference U افکار عطفی
global reference U ارجاع سراسری
reference electrode U الکترود مبنا
reference address U نشانی مرجع
reference count technique U تکنیک شمارش ارجاعات
absolute cell reference U رجوع مطلق سل
relative cell reference U ارجاع سل رابطهای
cross reference table U جدول ارجاع متقابل
cross reference generator U متغیر ها و اعداد ثابت با محل آنها در برنامه ایجاد میکند
cross reference generator U بخشی از اسمبلر یا کامپایلر یا مفسر که لیستی از برچسبهای برنامه
color carrier reference U فاز مبنای حامل رنگ
lay reference number U شماره ترتیب کاشتن مین شماره مشخصات مین کاشته شده
to push for an answer [in reference to something] U برای پاسخ فشار آوردن [در رابطه با چیزی]
open system interconnection reference U مدل ارجاع ارتباط سیستم باز
Recent search history Forum search
1Potential
1 Keynote address
1I need a reference so I came in office on friday to ask you if you can be one of my reference.
2این جمله وقتی در یک کتاب گفته میشه چطور ترجمه میشه see Rapid Reference 6.4
2این جمله وقتی در یک کتاب گفته میشه چطور ترجمه میشه see Rapid Reference 6.4
0Sedo LogoThis page provided to the domain owner free by Sedo's Domain Parking. Disclaimer: Domain owner and Sedo maintain no relationship with third party advertisers. Reference to any specific servic
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com